الهی ...
الهی به حق خودت حضورم ده واز جمال آفتاب آفرینت نورم ده
الهی سالیانی می پنداشتم که ما حافظ دین توئیم واکنون فهمیده ام که دین تو حافظ ماست .
الهی ما همه بیچاره ایم وتنها تو چاره ای وما همه هیچ کاره ایم وتنها تو کاره ای
الهی چگونه خاموش باشم که دل در جوش خروش است وچگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بی هوش است
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست ،دم از دیدار خورشید آفرین چون زنیم!
(الهی نامه - علامه حسن زاده آملی )