سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان را اکرام کنید که آنان نزد خداکریم اند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
دیده و دل
مظلو میت علی (ع)
  • نویسنده : بهار:: 87/7/2:: 1:38 صبح
  • زنده در خاطر زینب غم زهرا مکنید

    پیش او صحبت جان دادن بابا مکنید

    کوفه خاموش است و بی صدا.

    سکوتی مرگبار تمام شهر را فرا گرفته.

    اصلا کوفه همیشه خاموش بوده و بی صدا !

    مگرهنگام  غصب فدک فاطمه (س) کسی صدایی شنید ؟ هنگام آتش گرفتن در خانه ، هنگام قرار

    گرفتن پهلوی فاطمه (س) بین در ودیوار مگر کسی صدایی شنید جز مظلومیت علی (ع)!؟

    وقتی جسم بی جان فاطمه (س)غسل و کفن می شد ، وقتی پیکر مطهر دردانه پیامبر(ص)

    مخفیا نه دفن می شد ،  وقتی علی (ع) از غم روزگار و دوری فاطمه (س) سر در بر چاه می برد و

     فریاد می زد ، وقتی از ستم زمانه با نخل های نخلستان سخن می گفت ، مگر کسی صدایی

    شنید جز مظلو میت علی (ع)!؟

    اما اینک  صدای اوست که عرشیا ن و فرشیان را به نظا ره می خواند که : "فزت و رب الکعبه " به

    خدای کعبه رستگار شدم.

    و کوفه هنوز خاموش است و بی صد ا !  نظا رگر فاجعه ای دیگر همچون گذ شته تاریخ . کوچه

    بنی هاشم ، فدک به غارت رفته ، در سوخته ، پهلوی شکسته ، محسن شهید شده ، صورت

    سیلی خورده ، و دستان بسته علی (ع) و ا ینک  فرق شکا فته مولا.....

    آنچه باقیست ماتم است و ماتم و حسرت است و اندوه در غم از دست دادن قر آن ناطق .

    و این رخت ماتم در فراق او تا ابد بر تن فرزند آدم خواهد ماند.

       ( اللهم اجعلنا من انصاره و اعوانه) .                                                    

            

      

     

     

                   

     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    تبریک
  • نویسنده : بهار:: 87/6/26:: 12:44 صبح
  • کریم اهل بیت

    نیمه رمضا ن سال سوم هجری.

    مدینه،شهر پیغمبر (ص)حا ل و هوای دیگری دارد.نخستین میوه پیوند فرخنده علی (ع)و فاطمه ،دختر گرامی پیامبر (ص) در راه است.بانوی دو عالم منتظر است .علی (ع)در تب وتاب است.

    خداوند جل جلا له ،تولد گلی از گلستان نبوت را وعده داده است.نو زادی پا به عرصه گیتی خوا هد گذاشت که شباهتی فراوان به جد ش رسول خدا (ص) دارد و اهل بیت از کرا متش و گیتی از سخاوتش بهره خواهد برد.

    نوزادی که جبرئیل امین در نام گذاری او ، پیامبر را یاری کرد و او را حسن نامید.(پیامبر از جبرئیل پر سید : کودک را چه بنامیم ؟جبرئیل پاسخ داد : نام فرزند ها رون (شبر) بود که در عربی معنی آن حسن می شود. چون علی (ع) نسبت به تو مثل هارون است به موسی ، پس نام او را حسن بگذار.)

    کسی که عزت و شرف و صبر  و رفتار مسا لمت آمیز را از جدش رسول خدا (ص) ،هدیه گرفت و جنگ های جمل ، صفین و نهروان گواهی از جوانمردی ، رشا دت و شجا عتش دارد و در طو ل حیات با برکت خود ، سه بار تمام دارایی خویش را به مستمندان بخشید.

    فرخنده میلاد سبط اکبر ، پور حیدر(ع) ، فرزند زهرای اطهر(س)، کریم اهل بیت ، سید شباب اهل جنه ،امام حسن مجتبی(ع) بر امام زمان(عج) و محبان حضرتش تهنیت باد.


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    دل نوشته
  • نویسنده : بهار:: 87/6/20:: 1:45 صبح
  • کودک کم توان من !

    این بار تصمیم گرفتم از دلم بنویسم.....

    نمی دونم تا حالا با بچه های کم توان ذهنی رو به رو شدید یا نه ! توی کوچه و خیا بون، اتو بوس و یا حتی توی محله خودتون ، با اونها بر خورد داشتید یا نه ؟! نمی دو نم توی برخورد اولتون با اونها چه حسی داشتید! ترحم ؟ توجه ؟و یا ....

    اما من وقتی برای اولین بار از سمیرا خواستم تا برای کمک به یکی از واحد های دانشگاهیم، آدمکی رو رسم کنه ، هیچ وقت فکر نمی کردم در آینده اونقدر به این بچه ها علاقمند و نزدیک بشم ، که حالا هستم.! (سمیرادختر بچه 11 ساله سند رم داونی  بود که من 3 ترم دانشگاه رو با نقا شی ها و دیکته ها و ریا ضی های اون پا س کردم.) درست 3 سال بعد در مرکز آموزش و توانبخشی کودکان کم توان ذهنی مشغول به کار شدم و تا الان هم سعادت بودن در کنار اونها رو داشته ام. توی این 8 – 7 سال با تیپ های مختلفی از کم توانان ذهنی کار کردم. بچه های cp(فلج مغزی)،اوتیسم ، بیش فعال ، میکرو سفال و...ولی بیشتر از همه اونها بچه های داون من رو به خودشون وابسته کردن !

    وقتی به چشم های قشنگ محمد علی نگاه می کنم ، انگار معصومیت همه فرشته های خدا رو در اونها می بینم. وقتی دست های کوچیک علیرضا رو توی دستم می گیرم انگار که دست یکی از بهترین و عزیزترین بنده های خدا توی دستمه. (که حتما" همینطوره) ، وقتی لبهای همیشه خندون شایسته رو مقا بل خودم می بینم انگار که با لبخند زیبای اوهمه دنیا رو مال خودم می دونم . وقتی با هدیه ، مکعب ها کنار هم میگذاریم ، وقتی دست های میترا رو به دستم می گیرم و با هم برای ورود به کلاس در می زنیم ، یا وقتی امیر علی کف دستش رو، رو به روی صورتش می گیره تا من کف دستم رو به دستش بزنم و به این صورت به هم سلام بدیم ، فقط خدا می دونه که چه حس قشنگی توی همه این لحظه ها نهفته ! و من درست مثل وقتی که دختر خودم رو در کنارم دارم ،از بودن در کنار اونها هم لذت می برم. و حالا اضافه کنید به این لحظه های زیبا ، وقتی رو که می بینید حالا دیگه اونها می تونن یک قدم بزرگ بر دارن به سمت آینده و وارد مدرسه بشن.

    حالا دیگه بچه های من وارد مدرسه شدن.......

    هر چند ممکنه تا یکی دو سال دیگه اونها حتی چهره من رو به خاطر نیا رن، ولی من همیشه ی همیشه ، گره های بزرگی رو که با دستای کوچیک اونها از زندگیم باز شده به یاد خواهم داشت و از خدا می خوام که سعا دت حضور در کنار اونها رو هیچ وقت از من دریغ نکنه و دعای خیر  مادراشون رو همیشه همراهم کنه که سخت به اون محتاجم.

     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    <      1   2   3   4      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 91059
    بازدید امروز : 0
    بازدید دیروز : 13
    ............. بایگانی.............
    خیر مقدم
    کتاب یا اینترنت ...

    ........... درباره خودم ..........
    دیده و دل
    بهار
    بار الها ،به دیدگانم آموختم که هر چیز ارزش دیدن ندارد و با دل نجوا کردم که هر چه دیده شد لایق دل بستن نیست.پس یاری ام کن تا فقط انوار الهی ات را نظارگر باشم و بر آنچه تو می پسندی دل بندم. (ببینید و دل مبندید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت)

    .......... لوگوی خودم ........
    دیده و دل
    .......لوگوی دوستان ........






















    ....... لینک دوستان .......
    بتلیجه
    پارسی گو
    دوزخیان زمین
    سری تو سرا
    پوست کلف
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    دو نیمه سیب
    ناصر اعتصامی
    MAKHo0oF gr0ups
    السلطان علی بن موسی الرضا
    کامیارحسینی
    سام دلیری
    گل نیلوفر
    ام المومنین

    سادات علوی
    منصور
    قافله شهدا

    ............آوای آشنا............

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........